نویسنده: شیخ سلیمان ارجنه

نماینده هیئت فتوای اهل سنت و جماعت جنوب در منطقه رویدر

-مرکز فرهنگی کرویه

دین گریزی یا دین ستیزی؟

آیا دین گریزی واقعیت دارد؟؟

در مورد دین گریزی، تبلیغات زیادی می‌شود.

که خیلی‌ها دارند دین گریز می‌شوند و از دین خارج می‌شوند و دیگر کسی به دین رو نمی‌کند و دیانت ضعیف شده و از این دست تبلیغات.

در قبال تبلیغاتی که علیه دین در جامعه می‌شود، ما باید آگاهی لازم و کافی را داشته باشیم.

 

 

اولاً ‌ اینکه فرق است بین دین گریزی و دین ستیزی؛ این دو تا واژه جدا از هم هستند.

دین ستیزی، از اولین روزهای دعوت پیامبر ﷺ وجود داشته است.

آزاری که به اصحاب پیامبر ﷺ می‌رسید، تا دست از دیانتشان بر دارند، جنگ‌هایی که با پیامبر ﷺ شد، همین‌طور در طول تاریخ ادامه پیدا کرده تا قرآن سوزی که اخیراً در سوئد صورت گرفت، کشتار مسلمانان در جای‌جای مختلف جهان، که هفته گذشته یک هفته خونباری برای مسلمانان هند بوده است همه اینها جزئی از دین ستیزی است که وجود داشته است و تا قیام قیامت وجود خواهد داشت

وقتی که با فکر و اندیشه نمی‌توانند با دین مبارزه کنند، رو به خشونت، قرآن سوزی و مسلمان کشی می‌آورند.

اما دین گریزی به این معنا که افرادی در دین بوده‌اند و حالا دیگر نیستند و دارند خارج می‌شوند، این تبلیغات است.

پروردگار می‌فرماید {ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا}

مردم فوج‌فوج به دین خدا داخل می‌شوند تبلیغات می‌گوید مردم فوج‌فوج دارند از دین خارج می‌شوند.

این را باید بفهمیم و درکش کنیم چون این خودش یک جنگ است و ما باید به عنوان یک مسلمان اطلاع و آگاهی کافی و دقیق از این داشته باشیم.

آیا دین گریزی واقعیت دارد؟

و اگر واقعیت ندارد چرا تبلیغات می‌شود؟

و اگر واقعیت دارد چگونه است؟

تبلیغات دین گریزی نه به این شکلش، که به شکل دیگر از زمان پیامبر ﷺ وجود داشته است.

توجه کنید تبلیغات دین گریزی نه خودِ دین گریزی “.

همین تبلیغات که الان می‌گوید: انسان‌ها دارند از دین گریز می‌شوند؛ اما آن زمان بازار شایعات این‌قدر داغ نبود و نمی‌شد شایعه درست کرد، جور دیگر عمل می‌کردند.

پروردگار در سوره مبارکه آل عمران آیه ۷۲ می‌فرماید: { وَقَالَت طَّائِفَهٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ}

گروهی از اهل کتاب( که منظور یهودیان هستند) خطاب به پیروان خودشان گفتند: ابتدای روز به قرآن، به اسلام ایمان بیاورید و انتهای روز از آن خارج شوید شاید مسلمان‌ها دلسرد شوند

ببینید

نقشه است

ابتدای روز ایمان بیاورید انتهای روز از دین خارج شوید شاید مسلمان‌ها دلسرد شوند.

پس از نظر روانی آنها درک کرده بودند که اگر جمعی مسلمان شوند و در ظاهر ایمان بیاورند بعدش از دین خارج شوند، ممکن است روی مسلمان‌ها تأثیر بگذارد و آنها را دلسرد کند.

چون می‌گفتند اسلام چیزی نداشت و بر می‌گشتند.

اما این تبلیغات آن زمان اثر نکرد.

ما در تاریخ اسلام نداریم یا خیلی به ندرت و انگشت شمار داریم کسی که دین را فهمیده است سال‌هایی مسلمان بوده است بعد بر بگردد، نداشتیم.

در صدر اسلام نداشتیم یا خیلی انگشت شمار بوده است.

پس این تبلیغات است برای اینکه ما را دلسرد کنند می‌گویند دین چیزی ندارد، دوران دین‌داری به پایان رسیده است، مردم گروه‌گروه دارند از دین خارج می‌شوند اسلام ضعیف شده است دین‌داری ضعیف شده است.

در حالی که من فکر می‌کنم قرن، قرن اسلام است دین‌داری دارد تقویت می‌شود.

اگر دین‌داری و اسلام را به عنوان یک واحد و مسلمانان را به عنوان یک واحد در نظر بگیریم.

پس این نقشه‌ای بوده است که از زمان پیامبر ﷺ بوده است و در قرآن هم آمده است که یهود این کار می‌کند والان هم بخش عمده‌اش همان تبلیغات است تا ما را دلسرد بکنند و بخشی از آن هم انسان‌های ناآگاه هستند که می‌آیند و به آن دامن می‌زنند.

اما از منظر دیگر در اردو گاه دین داران، در کسانی که در دین هستند، از دو یا سه زاویه می‌توان به دین گریزی نگاه کرد.

زاویه اول (گروه اول) : کسانی که هیچ‌وقت مؤمن نبودند، بنده منفعت خودشان بودند هرگاه منفعتشان اقتضا کرده در دین بودند و جزء دین داران بودند و هرگاه منفعتشان به هم خورده از دین داری خارج شدند. اینها هم از زمان پیامبر ﷺ بوده‌اند و خواهند بود.

پروردگار در آیه ۱۴۱ سوره نساء می‌فرماید: الَّذینَ یَتَرَبَّصونَ بِکُم فَإِن کانَ لَکُم فَتحٌ مِنَ اللَّهِ قالوا أَلَم نَکُن مَعَکُم وَإِن کانَ لِلکافِرینَ نَصیبٌ قالوا أَلَم نَستَحوِذ عَلَیکُم وَنَمنَعکُم مِنَ المُؤمِنینَ

” قالواالذین یتربصون بکم” کسانی که در کمین‌اند، متربص‌اند

“فان کان لکم فتح من الله قالو الم نکن معکم..” اگر به شما مسلمانان از سوی خدا فتحی رسید می‌گویند آیا ما با شما نبودیم؟ یعنی ما با شما بودیم و جزء شما بودیم .

این بنده منفعت خودش است.

“و ان کان للکافرین نصیب..”

و اگر برای کافرین بهره‌ای بود،

“قالو الم نستحوذ علیکم ونمنعکم من المومنین..؟؟”

خودشان را جزء اردوگاه آنها می‌دانند می‌گویند ما به شما کمک کردیم ما جزء شماییم.

تعدادشان حتی در زمان پیامبر ﷺ کم نبوده است. پس اگر می‌بینی انسانی، مسئولی بعد از اینکه ادعای دین‌داری می‌کند، کاری را انجام می‌دهد که کاملاً خلاف آن عقیده‌ای است که اظهار می‌کند،

اختلاسی می‌کند

فسادی می‌کند

آن به دینش ربط ندارد ربطش به این است که او بنده‌ی منفعت و مصالح خودش بوده است، الان مصلحت اقتضا کرده که جور دیگر رفتار کند.

در جنگ احد وقتی خبر رسید مشرکین با سه هزار نفر به طرف مدینه می‌آیند پیامبر ﷺ با اصحاب مشورت کرد که چه تدابیری بیندیشند.

جمعی گفتند در مدینه می‌مانیم و اینجا دفاع می‌کنیم چون آنها تعدادشان سه برابر ماست. جوانان که شور و حماسه بیشتری داشتند گفتند: نه

از مدینه خارج می‌شویم ؛ ما در جنگ بدر نبودیم می‌خواهیم نشان بدهیم که چقدر قوی هستیم و چطوری از دینمان دفاع می‌کنیم.

پیامبر ﷺ بنا بر مصالحی رأی جوانان را پسندید و از مدینه خارج شدند. در میانه‌ی راه عبدالله بن ابی با سیصد نفر از لشکر مسلمانان جدا شد و سوی مدینه برگشتند.

می‌گفتند ما که به حرفمان گوش داده نشده است، بر می‌گردیم.

این بنده منفعت خودش بوده است.

اگر به حرفش گوش داده بشود، هست اگر منفعتش تأمین نشود دین برایش مطرح نیست.

پس اینها اگر از اردوگاه دین‌داران خارج شوند دین گریزی نیست چون از ابتدا در دین نبوده است بلکه به دنبال منفعت خودش بوده است

گروه دوم: گروه دوم کسانی‌اند که دین را شناخته‌اند از آن اطلاع و آگاهی دارند، خدا را شناخته‌اند و دین‌داری‌شان برای خداست.

تو این قشر محال است در تاریخ کسی را پیدا کنید که از دین گریخته باشد.

گروه سوم: گروه سوم کسانی‌اند که تحت تأثیر دین ستیزان قرار می‌گیرند، کسانی‌اند که هنوز دین را نشناخته‌اند و به درستی وارد دین نشده‌اند اینها ممکن است رفتار من، رفتار شما روی آنها تأثیر بگذارد؛

و این وظیفه ماست به عنوان یک مسلمان و مؤمن که دین‌داری‌مان طوری باشد که کسی را از دین زده نکنیم دین‌داری‌مان طوری باشد که باعث نفرت دیگران از دین نشویم.

جوری که دارد در دنیا اتفاق می‌افتد؛ بعضی از افراد جهلشان به دین طوری است که دیگرانی که هنوز دین را نشناخته‌اند و هنوز تصمیم نگرفته‌اند وارد دین شوند از دین زده می‌شوند و می‌گویند اگر دینداری این است من نمی‌خواهم ارزانی خودتان باشد.

به این، دین گریزی نمی‌گویند.

اینها به‌خاطر تبلیغاتی که علیه دین می‌شود، به‌خاطر دین هراسی که می‌شود و به‌خاطر رفتار بعضی از دین‌داران است که از دین فراری می‌شوند و به دین رو نمی‌کنند.

اما قرن، قرن دین‌داری است.

اگر در مجموع نگاه کنیم اقبال به دین و رویکرد به دین خیلی بیشتر است از کسانی که تحت تأثیر تبلیغات از دین گریزان می‌شوند .

و ما باید نگاه کنیم که ما کجای کار هستیم،ما جزء کسانی هستیم که خدا ما را با قدمی، با قلمی، با درمی در خدمت دینش به کار گرفته است ، یا ما این طوری نیستیم؟

ولی قرن، قرن دین‌دار یست.

اسلام نیامده است که رو به افول برود،

دین نیامده است که ضعیف بشود،

پروردگار در سوره مبارکه تکویر می‌فرماید:

{فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ }

{الْجَوَارِ الْکُنَّسِ} ‎

{ وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ}

{وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ} ‎

{إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ}

پروردگار چند تا قسم یاد می‌کند که قسم‌های با مسمایی هستند.

(فلا اقسم بالخنس))قسم به ستارگانی که می‌آیند و می‌روند

ستارگانی که ما بعضی وقت‌ها آنها را می‌بینیم و بعضی وقت‌ها آنها را نمی‌بینیم

(الجوار الکنس)

قسم به ستارگانی که می‌چرخند و می‌گردند

(که کل ستارگان آسمان در حال چرخش و گردش‌اند و چیزی در این جهان هستی ثابت نیست)

(واللیل اذا عسعس)

قسم به شب آن هنگام که تاریکی‌اش دارد می‌رود و روشنی‌اش دارد می‌آید

قبل از اینکه از قرآن صحبت کند می‌گوید : (واللیل اذا عسعس

(والصبح اذا تنفس

قسم به صبح آن هنگام که می‌دمد ،آن هنگام که جهان را پر از نور و نشاط و حیات می‌کند

(انه لقول رسول کریم)

قرآن کلام خداست که رسولی کریم که جبریل است آن را آورده است.

پس این قرآن لب دیانت ماست و لب اسلامی است که ما داریم.

قول خداست که رسولی کریم (جبرئیل))آن را آورده است.

نکته جالب اینجاست:

صفت خدا کریم است، صفت قرآن کریم است، صفت جبرئیل که قرآن را آورده است هم کریم است و صفت پیامبر ما ﷺ که قرآن را بر ما عرضه کرده است نیز کریم است؛

خدا هر چهار مورد را کریم نامیده است؛

و کریم یعنی کسی یا چیزی که در ذات خودش ارزشمند و والامقام وبا شرافت است و لازمه‌اش بخشندگی و جود و عطاست.

پس وقتی چهار تا کریم یک جا جمع شد مطمئن باشید این بخشندگی و این جود و این عطا تا قیامت ادامه دارد

و ما فریب تبلیغات نخوریم.

ممکن است در برهه‌ای از زمان در جایی در منطقه‌ای افرادی اقبالشان و رویکردشان به دین کم باشد اما به طور کلی اقبال به دین و رویکرد به دین روبه‌افزایش است؛

و قرن بیست و یک مطمئن باشیم که قرن دین‌داری و قرن اقبال به دین است نه قرن گریز از دین.

اخیراً مطلبی می‌خواندم از یک نویسنده غربی؛

مطلب جالبی که در واقع یک گزارش بود.

این نویسنده می‌گوید : “دین‌داری به طور کلی در جهان رو به افول است و بی دینان تعدادشان روبه‌افزایش ¬است

(و بعد مثال می‌آورد)

در بریتانیا کمتر از دو درصد مردم صبح یکشنبه به کلیسا می‌روند.

در ایسلند که بیست سال پیش نود درصد مردم ادعای دین‌داری می‌کردند ، الان به کمتر از پنجاه درصد رسیده است.

در هلند نزدیک به هفتاد درصد مردم هیچ دینی ندارند .

و اسلام تنها دینی است که رو به گسترش است و تنها دینی است که پیروان آن زیاد است.

خصوصاً در جوامع غربی و علی رغم قرآن سوزی که می‌شود.”

این نویسنده پیش بینی کرده است که تا سال ۲۰۵۰ اسلام دین برتر دنیا خواهد بود.

ما فقط این آیه را در نظر داشته باشیم :

{إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذَابًا أَلِیمًا وَیَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَیْئًا ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ}}توبه/۳۹

اگر شما از دین‌داری روی‌گردانی کنید خدا قومی دیگر را جایگزین شما می‌کند و شما هیچ زیانی به او نمی‌رسانید.

این قافله می‌رود و رو به جلو ادامه پیدا می‌کند، با ما یا بدون ما

یعنی دین‌داری متوقف نمی‌شود،

دین گریزی وجود ندارد و دین رو به پیشرفت و رو به ازدیاد است.

و اگر قومی یا گروهی روی‌گردانی بکنند هیچ زیانی به خدا نمی‌رسد و خدا قومی دیگر را جایگزین می‌کند که رسالتش،کتابش و دینش را حمل بکنند.

پس فریب تبلیغات نخوریم و از تبلیغات دلسرد نشویم،

رفتار برخی از دین‌داران منفعت طلب ما را از ادامه مسیری که در پیش گرفته‌ایم باز ندارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

X